حالت تاریک
پنج‌شنبه, 20 شهریور 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن سایت خبری یزد رسا هستید؟
وقتی دیپلماسی به سکوی حمله تبدیل می‌شود
از دوحه تا بیروت؛

وقتی دیپلماسی به سکوی حمله تبدیل می‌شود

در حالی که واژه «مذاکره» همواره نمادی از صلح و گفتگو بوده، اما تجربه‌های اخیر نشان می‌دهد که برای آمریکا و رژیم صهیونیستی، میز مذاکره ابزاری برای عملیات نظامی و ترور بوده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزدرسا»، به نقل از خبرگزاری فارس، در جهان سیاست، واژه «مذاکره» همواره حامل بار معنایی صلح، گفتگو و حل‌وفصل اختلافات بوده است؛ اما برای برخی دولت ها همچون آمریکا و برخی رژیم ها همچون رژیم غاصب صهیونیستی، مذاکره نه به‌عنوان راهی برای مصالحه، بلکه ابزاری برای فریب، تله‌گذاری و در نهایت ترور استفاده شده است. تجربه‌های تلخ سال‌های اخیر از لبنان تا ایران، و حالا قطر، نشان می‌دهد که «میز مذاکره» در قاموس این بازیگران، بیشتر شبیه سکویی برای پرتاب موشک است تا سکویی برای گفتگو.

«وعده مذاکره»، ابزاری برای مهار مقاومت

۶ مهر ۱۴۰۳ (۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴) نقطه عطفی در تاریخ مقاومت بود؛ روزی که سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، در حالی که حزب‌الله با وساطت غرب و به‌ویژه فرانسه و آمریکا، آمادگی خود را برای بررسی آتش‌بس اعلام کرده بود، با حمله‌ای سهمگین به ضاحیه بیروت به شهادت رسید. آن روز بیش از ۸۵ تُن بمب و موشک بر پایتخت مقاومت فرود آمد.

در ظاهر، گفتگوهایی برای آتش‌بس در جریان بود؛ اما در عمل، صحنه برای اجرای یکی از مرگبارترین عملیات‌های تروریستی رژیم صهیونیستی چیده شده بود. رژیمی که همواره از واژه «مذاکره» سوءاستفاده کرده و از آن پوششی برای عملیات‌های اطلاعاتی و نظامی ساخته است.

میز مذاکره یا میدان مین؟!

چند ماه قبل از این ترور، «اسماعیل هنیه» از رهبران ارشد حماس، در حمله‌ای هدفمند توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. پس از این حمله، کشورهای غربی به‌ویژه فرانسه و آمریکا، به‌جای محکوم‌کردن اقدام صهیونیست‌ها، پیام‌هایی به تهران ارسال کردند با این مضمون که اگر ایران خویشتن‌داری کند و پاسخی ندهد، امکان «مذاکره» و «حل مسائل» فراهم خواهد شد.

به بیان دیگر، مکانیسمی از تأخیر در پاسخ‌دهی و به تعویق انداختن اقدام متقابل فعال شد که هدفش، کاهش سطح بازدارندگی ایران بود.

در حقیقت، «وعده مذاکره» به ابزاری برای مهار واکنش مقاومت تبدیل شده بود. ایران نیز، در حالی‌که در مسیر دور پنجم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا قرار داشت، هدف حمله‌ای هماهنگ از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت.

هرچند پاسخ ایران در قالب عملیات تلافی‌جویانه و کم‌سابقه‌ای داده شد، اما این تجربه نیز بر مجموعه تجربه‌های گذشته افزود: تجربه‌هایی که نشان می‌دادند، هر بار که مقاومت به مذاکره نزدیک می‌شود، بوی خون به مشام می‌رسد.

دوحه، قربانی دیپلماسی فریب

روز سه‌شنبه گذشته، بار دیگر جهان شاهد تکرار همان سناریو بود؛ این بار نه در لبنان یا ایران، بلکه در پایتخت آرام و نسبتاً بی‌حاشیه قطر. نمایندگان جنبش حماس، با میانجی‌گری دولت آمریکا و با وعده‌ مذاکره‌ای جدی درباره آتش‌بس و تبادل اسرا، راهی دوحه شده بودند. اما به‌جای گشوده شدن درهای دیپلماسی، آسمان بر سرشان فروریخت.

در عملیاتی غافلگیرانه، ده فروند جنگنده رژیم صهیونیستی با موشک‌های دوربرد، محل اقامت هیئت حماس را در دوحه هدف قرار دادند. در حالی که تصور می‌شد مذاکره‌ای در جریان است، واقعیت چیز دیگری بود: پروژه‌ای برنامه‌ریزی‌شده برای ترور سران مقاومت فلسطین.

رژیم صهیونیستی در اجرای این عملیات ناکام ماند و نتوانست به اهداف اصلی خود دست یابد، اما هدف واقعی آنها نه موفقیت صددرصدی در ترور، بلکه ارسال پیام بود؛ پیامی که می‌گفت: ما در هر مکان و در هر زمانی می‌توانیم ضربه بزنیم، حتی در قلب کشورهای میزبان مذاکره.

پشت‌پرده عملیات: فریب و خیانت به دیپلماسی

«دیوید ایگناتیوس»، روزنامه‌نگار باسابقه واشینگتن‌پست، در گزارشی افشاگرانه از قول یک مقام قطری نوشت که موساد و نهادهای اطلاعاتی آمریکا پیش از این، تضمین داده بودند که سران حماس در قطر در امان خواهند بود. در واقع، نوعی مصونیت دیپلماتیک نانوشته به آنها داده شده بود؛ اما این وعده، دروغی بیش نبود.

روزنامه صهیونیستی «معاریو» نیز فاش کرد که عملیات حمله به دوحه هفته‌ها قبل طراحی شده بود و سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی (شین‌بت) تنها منتظر فرصتی مناسب برای اجرا بود. هدف اصلی، جلسه سران حماس که به دعوت آمریکا برای مذاکره تشکیل شده بود. اطلاعات محل حضور این چهره‌ها، به‌احتمال زیاد، از مسیر همین روند مذاکره و دعوت رسمی به‌دست آمده بود.

«وال‌استریت ژورنال» نیز گزارش داد که حمله با مشارکت مستقیم ده فروند جنگنده اسرائیلی انجام شد و نقطه‌زنی دقیقی صورت گرفت. روزنامه صهیونیستی «اسرائیل‌هیوم» حتی فراتر رفت و نوشت که طرح پیشنهادی دونالد ترامپ برای آزادسازی همه گروگان‌ها در یک روز، چیزی جز یک عملیات فریب نبوده است؛ ترفندی برای جمع‌کردن سران حماس در یک مکان و اجرای طرح ترور.

مذاکره، ابزاری برای تسهیل عملیات نظامی!

تحلیل دقیق این رویدادها نشان می‌دهد که در دکترین سیاست خارجی آمریکا و رژیم صهیونیستی، مذاکره نه به‌عنوان یک مسیر جایگزین جنگ، بلکه ابزاری برای تسهیل عملیات نظامی است. بر همین اساس مذاکره بهانه‌ای می‌شود برای نزدیک‌شدن به طرف مقابل، شناسایی مراکز فرماندهی، ایجاد شکاف در جبهه مقاومت و نهایتاً اجرای عملیات نظامی و تروریستی با بیشترین دقت و کمترین هزینه.

غرب، به‌ویژه آمریکا، بارها نشان داده که به «مذاکره عادلانه» اعتقادی ندارد. برای آن‌ها، مذاکره فقط وقتی معنا دارد که بتواند مسیر فریب، تسلط و حذف فیزیکی یا سیاسی را هموار کند. این الگو، در عملیات ضاحیه بیروت، ترور هنیه، تجاوز نظامی به ایران و حالا در حمله به دوحه، کاملاً مشهود است.

نقش پنهان دولت‌های غربی و بی‌اعتمادی ساختاری

تجربه‌های مکرر نشان می‌دهد که دولت های غربی نه‌تنها در برابر اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی سکوت می‌کنند، بلکه در بسیاری موارد، تسهیل‌کننده و حتی هماهنگ‌کننده عملیات‌های پشت‌پرده هستند. در جریان حمله به دوحه نیز، شواهد و قرائن نشان می‌دهد که هماهنگی امنیتی میان واشینگتن و تل‌آویو وجود داشته و قطر، صرفاً یک میزبان بی‌خبر نبوده است.

همین واقعیت‌ها موجب شده‌اند که جبهه مقاومت، بیش از هر زمان دیگری نسبت به «دعوت‌های دیپلماتیک» بدبین باشد. رهبران محور مقاومت اکنون به‌خوبی می‌دانند که پشت هر لبخند دیپلماتیک غربی، احتمالاً نقشه‌ای برای ترور، حمله یا تضعیف آنها پنهان شده است.

قطر و ابهام در نقش میانجی

حمله به دوحه، در عین اینکه یک پیام نظامی و سیاسی به مقاومت بود، ضربه‌ای به اعتبار قطر به‌عنوان یک میانجی‌گر نیز وارد کرد. کشور کوچکی که تلاش می‌کرد نقش واسطه‌ای فعال و بی‌طرف میان حماس، آمریکا و رژیم صهیونیستی ایفا کند، حالا با این پرسش مواجه است که چگونه حریم هوایی و امنیتی‌اش در برابر عملیات مستقیم اسرائیل آسیب‌پذیر بوده است؟!

از سوی دیگر، این حمله می‌تواند زمینه‌ساز تقویت بیشتر روابط میان ایران، حزب‌الله، حماس و دیگر گروه‌های مقاومت شود؛ چراکه همه آن‌ها به یک نتیجه واحد رسیده‌اند: هیچ میز مذاکره‌ای که یکطرف آن آمریکا باشد، امن نیست.

حلقه‌ای دیگر از زنجیره تله‌های طراحی‌شده با نام «مذاکره»

حمله اخیر رژیم صهیونیستی به نشست حماس در دوحه، نه یک حادثه‌ای مستقل، بلکه حلقه‌ای دیگر از زنجیره تله‌های طراحی‌شده با نام «مذاکره» است. الگوی تکرارشونده‌ای که هر بار با ظاهری دیپلماتیک آغاز شده و با دود و آتش و خون پایان یافته است. این رفتار، مشروعیت گفتگوهای سیاسی را به شدت زیر سؤال برده است.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!