حالت تاریک
شنبه, 13 اردیبهشت 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن سایت خبری یزد رسا هستید؟
روایت معلمان یزدی از خواستن تا خسته شدن
صدایی که از دل کلاس‌ها شنیده می‌شود؛

روایت معلمان یزدی از خواستن تا خسته شدن

هفته معلم در تقویم رسمی کشور، زمانی است برای قدردانی از یکی از اثرگذارترین اقشار جامعه؛ اما برای بسیاری از معلمان، این هفته نه تداعی‌کننده تقدیر که یادآور انبوهی از مشکلات است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزد رسا»، هفته معلم در تقویم رسمی کشور، زمانی است برای قدردانی از یکی از اثرگذارترین اقشار جامعه؛ اما برای بسیاری از معلمان، این هفته نه تداعی‌کننده تقدیر که یادآور انبوهی از وعده‌های بر زمین‌مانده، مطالبات انباشته و ناامیدی‌های مزمن است.

این گزارش تلاشی است برای شنیدن صدای معلمان واقعی در دل کلاس‌های درس. آن‌ها که با وجود عشق به تدریس، زیر بار مشکلات معیشتی، روانی، نهادی و ساختاری، به سختی نفس می‌کشند.

معیشت؛ تناقض درآمد و هزینه

نارضایتی از وضعیت معیشتی، به‌روشنی از زبان همه معلمانی که با آن‌ها گفتگو کردیم شنیده شد. آن‌ها معتقدند افزایش تورم و گرانی، سطح درآمدشان را به نقطه‌ای رسانده که دیگر با شأن اجتماعی و مسئولیت حرفه‌ای‌شان همخوان نیست.

علیرضا حسینی، معلمی با ۲۳ سال سابقه در یکی از دبیرستان‌های میبد، با ناراحتی می‌گوید: در این سال‌ها، تمام زندگیم را وقف آموزش کرده‌ام، اما در ۴۵ سالگی هنوز نتوانسته‌ام خانه بخرم. حقوق من کمی بیشتر از ۱۵ میلیون تومان است، اما هزینه‌های ماهیانه من برای اجاره خانه، تحصیل دو فرزند و حداقل نیازهای زندگی، بالای ۲۰ میلیون تومان است. هر ماه با قرض و چک جلو می‌روم. در حالی‌که هم‌دوره‌ای‌های من که به شغل‌های آزاد رفتند، الآن از رفاه خوبی برخوردارند.

وی همچنین به موضوع رتبه‌بندی اشاره می‌کند: قرار بود رتبه‌بندی عدالت را اجرا کند، اما عملاً هیچ‌چیز تغییر نکرد. من با سابقه بالا، رتبه دوم گرفتم، آن‌هم با هزار مدرک و پرونده. تازه همین هم هنوز پرداخت کامل نشده. در واقع، انگیزه معلمی به شدت آسیب دیده.

خرید خدمات؛ معلمانی بدون پشتوانه

رضیه تقی‌زاده، ۳۶ ساله، یکی از معلمانی است که نه رسمی است و نه پیمانی. او معلم خرید خدمات است. کسی که در ۹ سال اخیر، بی‌وقفه تدریس کرده اما هنوز حتی یک حکم استخدامی ندارد.

وی می‌گوید: ما معلمان خرید خدمات، همان درسی را می‌دهیم که رسمی‌ها می‌دهند. همان سختی را تحمل می‌کنیم، کلاس را می‌چرخانیم، دانش‌آموز تربیت می‌کنیم، اما دستمزدی کمتر از نصف آن‌ها می‌گیریم، آن هم با تأخیر. از بیمه خبری نیست یا نصفه‌نیمه است. حتی نمی‌توانیم برای وام اقدام کنیم. قراردادهایمان سه‌ماهه است؛ هیچ امنیت شغلی نداریم.

وی از اضطراب مداوم سخن می‌گوید: هر سال مهر که می‌شود، نمی‌دانیم فردا سر کار هستیم یا نه. باید باز منتظر تماس کارشناس باشیم. معلمی ما با ترس و بلاتکلیفی عجین شده. فقط عشق به آموزش ما را نگه داشته. نه مزایا داریم، نه احترام اداری.

تقی‌زاده امیدوار است دولت جدید وعده‌های تبدیل وضعیت را عملی کند. اما می‌گوید: ما دیگر خسته‌ایم. نه برای وعده جدید انرژی داریم، نه توان شرکت در تجمعات داریم. ما فقط یک چیز می‌خواهیم: عدالت شغلی.

 

فشار روانی و فرسودگی شغلی

در سال‌های اخیر، بسیاری از معلمان از خستگی مزمن، فشار روانی، کاهش انگیزه و تضعیف هویت حرفه‌ای خود گلایه دارند. انتظارات بالا از یک سو، امکانات حداقلی از سوی دیگر، فشار خانواده‌ها و نگاه‌های اجتماعی هم همه را خسته کرده.

محمدعلی شریفی، معلم پایه چهارم ابتدایی  با ۱۷ سال سابقه، درباره این بحران روانی توضیح می‌دهد:  پیش از این، معلم جایگاهی ویژه داشت. اما امروز، متهم اصلی تمام کاستی‌های آموزشی شده‌ایم. خانواده‌ها به ما مثل کارکنان خدماتی نگاه می‌کنند. هر وقت بچه‌شان نمره کم می‌گیرد، تماس می‌گیرند و ما را بازخواست می‌کنند. مدیر می‌خواهد نتایج مدرسه بالا برود، اداره می‌خواهد رضایت آماری داشته باشد، خانواده‌ها دنبال نتیجه فوری هستند. وسط این‌ها، خود معلم فراموش شده.

 کمبود نیرو؛ یک معلم برای چند کلاس

بر اساس اعلام مسئولان، استان یزد با کمبود نیروی معلم مواجه است. این کمبود باعث شده تا معلمان مجبور به اضافه‌کاری‌های بی‌برنامه، تدریس چند پایه هم‌زمان و حتی پوشش کلاس‌هایی خارج از تخصص خود شوند.

جایگاه اجتماعی؛ از احترام تا تحقیر پنهان

معلمان بسیاری معتقدند که شأن اجتماعی آن‌ها در جامعه به شدت آسیب دیده است. وقتی معلمی برای اجاره‌خانه ضامن ندارد، یا وام‌های بانکی برایش قابل دسترسی نیست، یا در افکار عمومی همچنان «کارمند کم‌درآمد» تلقی می‌شود، امید به آینده حرفه‌ای کاهش می‌یابد.

علیرضا حسینی در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: من بارها برای اجاره‌خانه، ناچار شدم شغلم را پنهان کنم. بنگاه‌داران با شنیدن «معلمم»، از اجاره منصرف می‌شوند. چون تصورشان از درآمد ما پایین است. این یعنی ما حتی دیگر از اعتبار اجتماعی هم محروم مانده‌ایم.

روایت‌هایی که در این گزارش آمد، تنها بخشی از واقعیت بزرگ‌تری است که جامعه معلمان یزد و به‌ صورت کلی کشوربا آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. در حالی که در حرف از منزلت معلم بسیار سخن گفته می‌شود، در عمل، معلمان با فشار معیشتی، بلاتکلیفی شغلی، فرسودگی روانی و کاهش منزلت اجتماعی روبه‌رو هستند.

مطالباتی مانند اجرای کامل رتبه‌بندی، همسان‌سازی بازنشستگان، تبدیل وضعیت معلمان خرید خدمات، و جذب نیروهای جدید برای کاهش فشار، سال‌هاست تکرار شده‌اند. اما تا زمانی که این مطالبات نه فقط شنیده، بلکه اجرا نشوند، هفته معلم نه نمادی از تجلیل، که تکرار یک درد مشترک خواهد بود.

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر