
یزد ۳ پله سقوط کرده است؛
شاخص کسبوکار یزد در آستانه قعر جدول
استان یزد که در پایش زمستان ۱۴۰۳ رتبه ۲۵ شاخص محیط کسب و کار را در میان استانهای کشور داشت، حالا در بهار ۱۴۰۴ با سه پله سقوط به جایگاه ۲۸ام رسیده است و این یعنی تنها چند قدم تا قعر جدول باقی مانده است.
به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی «یزدرسا»، محیط کسب و کار یکی از مهمترین مفاهیم در اقتصاد امروز است؛ بستری که کیفیت آن میتواند مسیر توسعه یک کشور یا استان را هموار کند یا برعکس، همه ظرفیتهای بالقوه را به مانعی بر سر راه تبدیل سازد. این محیط در حقیقت مجموعهای از عوامل بیرونی است که بر عملکرد و اداره بنگاههای اقتصادی اثر میگذارند، اما از دایره اختیار و کنترل مستقیم مدیران و کارآفرینان خارجاند. از قوانین و مقررات، رویههای اجرایی دستگاهها و فرهنگ کاری حاکم در یک منطقه گرفته تا میزان دسترسی به زیرساختها و خدمات عمومی، همگی اجزایی هستند که پیکره این محیط را تشکیل میدهند. روشن است هرچه این فضا مساعدتر باشد، فرصتهای کارآفرینی بیشتر به ثمر مینشیند و ثروت و ارزش افزوده بیشتری در جامعه خلق میشود.
شاخص ملی محیط کسب و کار در ایران با ترکیب ۷۰ مؤلفه به دست میآید؛ ۲۸ مؤلفه پیمایشی که از طریق پرسش از فعالان اقتصادی اندازهگیری میشوند و ۴۲ مؤلفه آماری که بر دادههای رسمی و قابل احصا تکیه دارند. حاصل جمعبندی این مؤلفهها در نهایت به یک عدد بین صفر تا ۱۰ منتهی میشود؛ عددی که هرچه به صفر نزدیکتر باشد نشانه شرایط مطلوبتر و هرچه به ۱۰ متمایلتر گردد بیانگر فضای سختتر و نامناسبتر برای فعالیت اقتصادی است.
تصویر کلی کشور در بهار ۱۴۰۴
بر اساس پایش ملی در بهار ۱۴۰۴، شاخص ملی محیط کسب و کار برابر با عدد ۵/۹۵ بوده است. این عدد در مقایسه با زمستان ۱۴۰۳ که شاخص ۶/۰۱ ثبت شده بود، اندکی بهبود را نشان میدهد. هرچند این تغییر ناچیز است، اما به هر روی حکایت از آن دارد که فعالان اقتصادی کشور وضعیت فصل بهار را کمی مساعدتر از زمستان گذشته دیدهاند.
سه مانع اصلی که در سطح ملی پررنگتر از سایر عوامل مورد اشاره قرار گرفتهاند، عبارتاند از: نخست، غیرقابل پیشبینی بودن قیمت مواد اولیه و محصولات که بالاترین عدد شاخص را در میان مؤلفهها به خود اختصاص داده است؛ دوم، دشواری تأمین مالی از بانکها که در جایگاه بعدی قرار گرفته؛ و سوم، بیثباتی سیاستها، قوانین و مقررات و رویههای اجرایی که شاخص آن نیز در سطح نامطلوبی قرار دارد. این سه مؤلفه نه تنها در سطح کشور، بلکه در بسیاری از استانها از جمله یزد نیز به عنوان جدیترین چالشها شناسایی شدهاند.
وقتی یزد از قافله کسب و کار جا میماند!
اما نگاهی به نتایج مربوط به استان یزد چندان امیدوارکننده نیست. عدد شاخص محیط کسب و کار در این استان برای بهار ۱۴۰۴ برابر با ۶/۲۵ اعلام شده است. این عدد هم بالاتر از میانگین ملی است و هم در مقایسه با زمستان ۱۴۰۳ که شاخص استان ۶/۲۱ بود، اندکی افزایش داشته و بنابراین به معنای بدتر شدن شرایط است. اگر این عدد را با بهار سال گذشته که شاخص یزد ۵/۹۲ بود مقایسه کنیم، تصویر تیرهتر میشود؛ چرا که شاخص بهار امسال در مقایسه با فصل مشابه سال قبل حدود ۵/۵۹ درصد رشد کرده و این رشد در چنین شاخصی به معنای نزول وضعیت است.
مقایسه کشوری نشان میدهد یزد در کنار فارس با عدد شاخص ۶/۴۸ و هرمزگان با شاخص ۶/۲۸، جزو استانهای انتهایی جدول است. سمنان هم شاخصی برابر با ۶/۲۵ دارد که اگر پایینتر از یزد در نظر گرفته شود، در عمل یزد در رتبه ۲۸ میان ۳۱ استان کشور قرار میگیرد و این یعنی یزد تنها ۳ جایگاه با قعر این جدول فاصله دارد! چنین جایگاهی که به هیچ وجه شایسته استانی با ظرفیتهای گسترده صنعتی، معدنی همچون یزد نیست، نه تنها ناامیدکننده است، بلکه زنگ خطری جدی برای آینده سرمایهگذاری و تولید در این منطقه به شمار میرود.
این واقعیت زمانی بیشتر به چشم میآید که بدانیم حتی استانهایی که عموماً در ردیف مناطق محروم شناخته میشوند، عملکرد بهتری نسبت به یزد داشتهاند. نمونه بارز آن سیستان و بلوچستان است که شاخص محیط کسب و کار خود را در بهار ۱۴۰۴ معادل ۶/۰۸ ثبت کرده و علاوه بر آن، نسبت به زمستان گذشته با کاهش ۲ درصدی، روندی رو به بهبود را تجربه کرده است.
آنچه کارآفرینان یزدی میگویند
در بخش مؤلفههای پیمایشی، صدای فعالان اقتصادی یزد بیش از هر چیز از غیرقابل پیشبینی بودن قیمت مواد اولیه و محصولات گلایه دارد. شاخص این مؤلفه در استان به عدد بسیار بالای ۸/۲۰ رسیده است و همین رقم گویای آن است که تولیدکنندگان هر روز با موجی تازه از نوسانات و بیثباتی قیمتها مواجهاند.
پس از آن، دشواری تأمین مالی از بانکها و محدودیت دسترسی به حاملهای انرژی، هر دو با عدد شاخص ۷/۹۶ ارزیابی شدهاند. این ارقام به روشنی نشان میدهند که از یک سو نظام بانکی نتوانسته حمایت مورد انتظار بخش خصوصی را فراهم کند و از سوی دیگر محدودیتهای زیرساختی در حوزه انرژی، برای استانی صنعتی همچون یزد تبدیل به معضلی جدی شده است. سالهاست کارآفرینان یزدی بیمیلی نظام بانکی به حمایت از تولید سخن میگویند. آیا جز این است که نبود اراده برای اصلاح این رویه، این زخم را چرکینتر کرده است؟
در ادامه، بیثباتی سیاستها، قوانین و مقررات نیز با شاخص ۷/۷۳ چهرهای دیگر از مشکلات ساختاری را آشکار میسازد؛ مشکلی که فعالان اقتصادی آن را یکی از موانع اصلی پیشبینیپذیری و برنامهریزی بلندمدت میدانند.
کمبود نیروی کار ماهر با شاخص ۷/۶۶ نیز نشان میدهد نظام آموزشی و فنی استان از صنایع جا مانده است. دانشگاهها و مراکز فنی و حرفهای به جای آن که بازوی توسعه اقتصادی استان باشند، فاصلهای عمیق با نیاز بازار کار دارند. این شکاف با مهاجرت نیروی متخصص تشدیدتر نیز شده است؛ مهاجرتی که اگر مسئولان استانی در جذب و نگهداشت نیرو تدبیر میکردند، میتوانست دستکم بخشی از این مشکل را مهار کند.
رویههای ناعادلانه در ممیزی و دریافت مالیات هم با شاخص ۷/۴۱ شناسایی شده است و در نهایت برداشتهای سلیقهای از قوانین توسط دستگاههای مختلف عدد ۷/۰۷ را ثبت کرده است.
این مجموعه اعداد نشان میدهند که یزد نه تنها از نوسانات بازار و کمبود منابع در رنج است، بلکه تعامل روزمره فعالان اقتصادی با دستگاههای اجرایی نیز مملو از تنش و بیثباتی است.
در میان همه ۲۸ مؤلفه پیمایشی تنها دو مورد تصویر نسبتاً روشنتری ارائه دادهاند. نخست، نحوه استقبال مشتریان از نوآوری و ابتکار در ارائه خدمات و محصولات که شاخص آن ۳/۴۸ برآورد شده است. دوم، فقدان ارتباط مناسب میان عوامل تأمین مواد اولیه، تولید و عرضه محصول در بازار که عدد شاخص آن ۴/۴۲ ثبت شده است. همین دو مورد نشان میدهد که در دل فضای تیره موجود، ظرفیت پذیرش نوآوری و برخی پیوندهای ارتباطی وجود دارد، اما این ظرفیتها زیر بار مشکلات فرصت بروز کامل نمییابند.
اقتصاد استان یزد در خطر است!
گزارش پایش ملی در بهار ۱۴۰۴ تصویری روشن از یک حقیقت تلخ را نشان میدهد؛ یزد، با عدد شاخص ۶/۲۵، نه تنها از میانگین ملی بالاتر است بلکه در کنار استانهای انتهایی کشور جا خوش کرده و در عمل به یکی از بدترین استانها از نظر کیفیت محیط کسب و کار بدل شده است. امروز دیگر نمیتوان گفت همهچیز به سیاستهای ملی گره خورده است. همان سیاستها در خراسان رضوی شاخص ۵/۱۶ ساختهاند، در البرز ۵/۴۱ و در اصفهان ۵/۵۲. پس اگر یزد به ۶/۲۵ رسیده، نتیجه مستقیم ضعف مدیریتی، بیتوجهی به هشدارهای مکرر فعالان اقتصادی و ناتوانی در اصلاح روندهاست.
اگر قرار است تغییری رخ دهد، باید با شجاعت پذیرفت که حرکت اقتصادی استان در مسیر درستی حرکت نکرده و نیازمند بازنگری جدی است. تا زمانی که این پذیرش صورت نگیرد، نه شاخصها بهتر میشوند و نه سرمایهگذار رغبت خواهد کرد در یزد سرمایهگذاری کند.
یزد میتواند و باید جایگاهی متفاوت داشته باشد، اما نه با ادامه روند فعلی. مسئولان استانی و متولیان امر باید برای حل مشکلاتی که با عدد و رقم در برابرشان قرار گرفته، برنامهای عملی و قابل سنجش ارائه دهند. در غیر این صورت، سقوط بیشتر شاخصها و بیاعتمادی روزافزون فعالان اقتصادی و دیگر نتایجی که به بار میآید، دیگر هیچ توجیهی برای آن باقی نمیگذارد و یزد را که دارای ظرفیتهای صنعتی و معدنی قابل توجهی است، بجای جذب سرمایهگذاران و ترغیب کارآفرینان برای فعالیت اقتصادی، عملاً از صحنه کارآفرینی دور میکند و اثرات جبرانناپذیر اقتصادی بر جای میگذارد.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!