
یادداشت؛
امام خمینی(ره) و رستاخیز خودباوری ایرانی
در تاریخ پرفرازونشیب ایران، نام امام خمینی(ره) نهتنها بهعنوان یک رهبر انقلابی، بلکه بهعنوان یک معمار بزرگ برای بازسازی هویت و خودباوری ملتی که سالها زیر سایه استبداد و استعمار خمیده بود، میدرخشد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزدرسا»، ملیحه کبیری فعال بسیج دانشجویی در یادداشتی نوشت: در تاریخ پرفرازونشیب ایران، نام امام خمینی(ره) نهتنها بهعنوان یک رهبر انقلابی، بلکه بهعنوان یک معمار بزرگ برای بازسازی هویت و خودباوری ملتی که سالها زیر سایه استبداد و استعمار خمیده بود، میدرخشد. او نهفقط یک عالم دینی یا سیاستمدار، بلکه یک بیدارگر بود؛ کسی که روح خفته یک ملت را بیدار کرد و به آنها آموخت که میتوانند سرنوشت خود را با دستان خود رقم بزنند.
امام خمینی با نگاهی ژرف به تاریخ و فرهنگ ایران، بهخوبی درک کرده بود که قدرت یک ملت، نهتنها در منابع مادی یا توان نظامی، بلکه در باور به خویشتن و اتحاد درونی آن نهفته است. او در دورانی که ایران زیر یوغ وابستگیهای سیاسی و اقتصادی به قدرتهای خارجی بود، به مردم آموخت که قدرت واقعی در اراده جمعی و ایمان به تواناییهای خودشان است. برخلاف بسیاری از رهبران که با شعارهای پرطمطراق اما توخالی به میدان میآیند، امام خمینی با صداقت و سادهزیستیاش، به مردم نشان داد که میتوان بدون تکیه بر بیگانگان، کشوری مستقل و سربلند ساخت. او با سخنرانیهای آتشین و در عین حال عمیق خود، بهجای تحمیل عقاید، آگاهی را در دلهای مردم کاشت. این آگاهی، مانند بذری بود که در خاک حاصلخیز فرهنگ ایرانی ریشه دواند و میوهاش، خودباوری ملتی شد که تصمیم گرفت سرنوشتش را خود بنویسد.
یکی از برجستهترین جنبههای نقشآفرینی امام، بازگرداندن هویت ایرانی-اسلامی به مردمی بود که سالها در سایه فرهنگ تحمیلی غرب، احساس حقارت میکردند. او با تأکید بر ارزشهای اصیل اسلامی و ایرانی، به مردم نشان داد که هویت آنها نهتنها کمتر از دیگران نیست، بلکه سرشار از غنای فرهنگی و تاریخی است. این هویتبخشی، مانند کلیدی بود که قفلهای ذهنی یک ملت را گشود. او به جوانان آموخت که میتوانند با تکیه بر دانش، ایمان و همت خود، در برابر هر چالشی بایستند. این خودباوری، تنها یک شعار نبود؛ بلکه در عمل، در حرکتهای عظیم مردمی، از تظاهرات خیابانی تا ایستادگی در برابر فشارهای جهانی، تجلی یافت.
امام خمینی ایران را از یک کشور وابسته به یک قدرت منطقهای تبدیل کرد که صدای آن در جهان شنیده میشود. او با ترویج مفهوم استقلال، نهفقط در سیاست خارجی، بلکه در حوزههای علمی، فرهنگی و اقتصادی، به مردم آموخت که میتوانند خودشان تولیدکننده دانش، صنعت و فرهنگ باشند. برای مثال، تأکید او بر خودکفایی در کشاورزی و صنعت، در دورانی که ایران بهشدت به واردات وابسته بود، نشاندهنده دیدگاهی آیندهنگر بود. او به مردم آموخت که استقلال، تنها به معنای جدایی از سلطه سیاسی نیست، بلکه به معنای ساختن زیرساختهایی است که یک ملت را از درون قوی کند.
شاید یکی از زیباترین ابعاد رهبری امام، توانایی او در تبدیل ضعفها به فرصتها بود. او در شرایطی که کشور با تحریمها، جنگ و مشکلات داخلی روبهرو بود، به مردم نشان داد که هر سختی، میتواند زمینهساز رشد باشد. او با دعوت به وحدت، بهجای تفرقه، و با تأکید بر کرامت انسانی، بهجای تحقیر، روحیهای را در مردم زنده کرد که حتی در سختترین لحظات، امید را از دست ندهند. این روحیه، همان چیزی بود که ایران را در برابر توفانهای تاریخی سرپا نگه داشت.
امام خمینی به مردم ایران یاد داد که قدرت واقعی، در قلبهای متحد و ذهنهای آگاه است. او با سادهزیستی خود، به همه نشان داد که میتوان بدون تجملات، اما با عزت زندگی کرد. این درس، هنوز هم در گوشهوکنار ایران زنده است؛ در تلاش جوانانی که با وجود مشکلات، به دنبال نوآوری و پیشرفت هستند، در مادرانی که فرزندان خود را با غرور ایرانی-اسلامی تربیت میکنند و در مردمی که با وجود همه سختیها، همچنان به آینده امیدوارند.
امام خمینی، مانند یک باغبان ماهر، بذر خودباوری را در خاک ایران کاشت و امروز، درخت تنومند این خودباوری، سایهای گسترده بر سرزمین ما افکنده است. او به ما آموخت که ایران قوی، نهفقط در قدرت نظامی یا اقتصادی، بلکه در قلبهای امیدوار و دستهای تلاشگر مردمش تعریف میشود. این میراث، بزرگترین هدیه او به ایران و ایرانیان است؛ میراثی که تا ابد، راهنمای نسلی خواهد بود که میخواهد روی پای خود بایستد و سربلند بماند.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!