چراغ راه؛
شهادت افتخار ماست
شهید محمدرضا سلطانبی ۵ شهریور ۱۳۴۴، در شهرستان یزد به دنیا آمد و سرانجام ۴ تیر ۱۳۶۳، با سمت تخریبچی در کوشک بر اثر عوامل گازهای شیمیایی به شهادت رسید.
به گزارش «یزدرسا»، شهید محمدرضا سلطانبی ۵ شهریور ۱۳۴۴، در شهرستان یزد به دنیا آمد. پدرش اسدالله و مادرش فاطمه صغرا نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. بنا و معمار بود. با آغاز جنگ تحمیلی بهعنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. سرانجام ۴ تیر ۱۳۶۳، با سمت تخریبچی در کوشک بر اثر عوامل گازهای شیمیایی به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای خلد برین زادگاهش به خاک سپردند.
در بخشی از وصیتنامه این شهید والامقام آمده است:
به قول امام مرگ باشرافت را بهتر از زندگى ننگین مىدانم، و مادرم مرا ببخش که لیاقت فرزندیات را نداشتم و نتوانستم حق فرزندى را ادا نمایم، برادر عزیزم اگرچه دنیا زیباست و دوستداشتنی و انسان را بهطرف خودش مىکشد اما خانه پاداش الهى خانه آخرت خیلى از دنیا زیباتر و عالیتر است و آخرت را از جان بهتر مىپذیرم و اى برادر اگر من شهید شدم ناراحت نباشید و تقوا را پیشه کنید و راه ائمه و امام را ادامه دهید و مبادا دعاى خیر براى امام و مسئولین مملکتى و امت شهیدپرور و رزمندگان جانبرکف را از یاد ببرید.
و تو اى خواهرم ناراحت نباشید که فتح کربلا نزدیک است و اى خواهرم جوانان ما دیگر لالههاى سرخ را براى حجلهگاه عروسیشان نمىخواهند آنها لالهها را براى حجلهگاه شهادتشان مىخواهند. خواهرم ناراحت نباشید که فتح کربلا نزدیک است. اگر من شهید شدم جنازهام را به خانوادهام برسانید و تا خواهر و برادرم نبینند خاک نکنید و مرا در کفنى بگذارید که اطراف آن قرآن نوشته شده باشد و شب جمعه و روز جمعه و دعاى توسل را به یاد من بخوانید. همیشه این یادتان باشد و بعداً مرگ من سرودهاى انقلابى تا قبل از شروع دعا بگذارید و هیچ ناراحت نباشید که اسلام پیروز است. ولیکن آخرین حرف این است که مبادا امام و دیگر علماى اسلام را از یاد ببرید که امید ما به امام است. خدایا از عمر ما بکاه و به عمر رهبر بیفزا و خدا اگر مرا در راه دوستیات پارهپارهام کنى دلم به غیر تو مایل نگردد و کاش من صدها جان داشتم و فداى اسلام و امام مىکردم. مبادا از خون شهید صرفهجویى کند که خونش پایمال مىشود و زنده و جاوید است و مىبیند. به امید پیروزى.
انتهای خبر/