
مثلث برمودای پرسپولیس؛
هوادار متمول، مدیر اشتباهی و بازیکنان پیر
تیم فوتبال پرسپولیس در فصل بیستوچهارم لیگ برتر فوتبال ایران یک ناکامی مطلق را تاکنون پشت سر گذاشته که این امر، دلایل مختلفی دارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزدرسا» به نقل از خبرگزاری راه دانا، جمعه شب برای هواداران پرسپولیس چیزی فراتر از یک کابوس بود. چهارمین شکست پیاپی تیم فوتبال پرسپولیس مقابل سپاهان اصفهان برای سرخها یعنی خروج کامل تیم اسماعیل کارتال از کورس قهرمانی و رنگ باختن اندک کورسوهای امید به پائین کشیدن تراکتور تبریز یا همین سپاهان از اریکه قدرت. پرسپولیس در خانه باخت تا بعد از جام حذفی و سوپرجام، این سومین جامی باشد که در مصاف با طلاییپوشان دیار زایندهرود از دست رفته و امیدی به بازگشت آب رفته به جوی هم نیست.
*درویش؛ مقصر ردیف اول ناکامیها
مؤلفههای شکست تمام پروژههای پرسپولیس در فصلی که گذشت را میتوان در ۳ فاکتور مهم و چند فاکتور فرعی دیگر جستوجو کرد که بدون تردید مهمترین آنها؛ مدیریت اشتباهی است. رضا درویش که از دی ماه ۱۴۰۰ بر مسند قدرت تکیه زده، مشخص نیست چه قدرت ماورایی و عجیبی را در پشت خود حس میکند که حتی با کسب بدترین نتایج برای یک تیم همیشه قهرمان، کَکاش هم نگزیده و کسی حتی به برکناری سریع و قاطع او توسط مدیران کنسرسیوم بانکی و یا هیأتمدیرهای که خودش چیده، امیدوار نیست.
سقوط دومینووار پرسپولیس؛ فرار روبهجلوی درویش از کابوسهای شبانه!
درویش از ابتدای فصل تصمیم اشتباه کم نگرفت؛ از برخورد سرد و بد با ستارههایی مثل علیرضا بیرانوند، دانیال اسماعیلیفر و مهدی ترابی که آنها را به اردوگاه رقیب مستقیم فرستاد و مقدمات سور و سات قهرمانی در تبریز را فراهم ساخت تا انتصاب سرمربی اسپانیایی بد رزومه و اشتباهات دومینووار دیگری نظیر جذب بازیکنانی مثل فرشاد احمدزاده و سعید مهری یا اعتماد به خارجیهای بنجل؛ همه و همه دست به دست هم دادند تا بدترین تصمیمات در مدتی کوتاه برای تیمی که مدافع عنوان قهرمانی فصل بود، شکل بگیرد.
الکسیس گندوز، ایوب العملود، اوستون اورونوف و لوکاس ژوائو هم از نوبرانههای مدیریت بودند که یا مصدوم شدند و با پاهای شیشهای به میدان رفتند و یا اصلاً نتوانستند انتظارات هواداران و کادرفنی را برآورده کنند. به این سیاهه میتوان اسم سردار دورسون را هم اضافه کرد که جز چند بازی اول، دیگر نتوانست کار را برای کارتال و پرسپولیس در بیاورد. خریدهای اشتباه مدیریت و لشکر اعوان و انصار بله قربان گو که کاری جز تأیید تصمیمات درویش یا اعضای هیأتمدیره نکرده و فقط به فکر حفظ منافع خود بودهاند.
هوادار متمول؛ اسم رمز «عمو» برای مدیریت
شاید کمتر کسی بداند که هوادار متمول دبی و کانادا نشین، این فصل یکی از اصلیترین تصمیمگیرندگان تیم فوتبال پرسپولیس بوده و اصلاً اغراق نیست اگر بگوئیم تیم با نظر مستقیم و دستورات وی از دبی به تهران بسته شده. بازگشت یک بازیکن قدیمی بهجای جذب مهدی لیموچی یا تشکیل یک باند سفت و سخت در تیم از بین قدیمیترها برای اجرای دستورات «عمو»؛ پرسپولیس را وارد یک وادی خشک و بیآب و علف کرده که اتفاقاً مقصرش معلوم است ولی نمیتوان این مسئله را با سند و مدرک گردن او انداخت.
انتهای خبر/
از ایجاد شبکه مافیایی رسانهای تا زدوبند با هر کس که در تیم نقش داشت را میتوان از مهمترین کارهای «عمو» در پرسپولیس دانست. این هوادار متمول با پولهایی که به باشگاه آورد، ابتدا در قامت یک هوادار معمولی و عاشق قلمداد شد اما چون هر جا پول باشد ناگزیر قدرت هم هست، «عمو» قدرتی در رختکن تیم گرفت که شاید کریم باقری یا امید عالیشاه هم نداشته باشند. در نهایت؛ همه پشت اسم او قایم شدند و او هم که خودش هست و نیست، پس صورت مسأله پاک شد و به کلی از بین رفت.
بازیکنان پیر و قدیمی؛ وقت خانهتکانی رسیده
از نقش غیرقابل انکار بازیکنان فرتوت، قدیمی و خسته پرسپولیس در این ناکامی نمیتوان بهسادگی گذشت. هر چه العملودها و اورنوفها مصدوم و ناکارآمد بودند، برخی از بازیکنان که هر هفته به میدان رفتند هم ناکارآمد و خسته نشان دادند. همین است که اسماعیل کارتال در نشست خبری بعد از شکست آخر مقابل سپاهان از لزوم تغییر نسل و خانه تکانی در تیم حرف میزند و با ۳ ماه مربیگری در پرسپولیس، فهمیده که در کنار باند هوادار متمول، برخی دیگر هم هستند که کمکاری میکنند.
بیقراری کرونومتر برای پایان درویش؛ آقا رضا و خطر برکناری از پرسپولیس!
پرسپولیس در فصل جاری در جذب ستاره ناموفق بود؛ همه ستارههای فوتبال ایران به تراکتور تبریز و سپاهان اصفهان رفتند و نتیجهاش هم مشخص است؛ تیم پرستاره اول و دوم جدول را قرق کرده و در صدد قهرمانی است. آن وقت در پرسپولیس چه؟ یک مدافع پرحاشیه آن قدر احساس قدرت میکند که درباره تاکتیک و ترکیب تیم نظر بدهد و مربی را مجبور کند به نیمکت تبعیدش کنند؛ یا این که همه آنقدر بد باشند که تیم حتی به سهمیه آسیایی هم امیدی نداشته باشد و از همهجا حذف شود.
در نهایت این دلایل، مثلث برمودای تیم فوتبال پرسپولیس در فصلی که هنوز جاری است را ساختهاند. پوکر ناکامی در لیگ برتر، جام حذفی، سوپرجام و لیگ نخبگان آسیا دلیلی ۳ وجهی داشت؛ مدیریت، هوادار متمول و بازیکنان. حالا باید ایستاد و تغییرات را نگریست؛ البته اگر مالک باشگاه پرسپولیس جرأت رویارویی با باند فساد و مدیران نالایق را داشته باشد و البته اگر صدای هوادار مظلومی که در استادیوم گریه میکند و فریاد میزند، برای این قِسم مدیران اساساً اهمیتی داشته باشد.
انتهای خبر/