یادداشت؛
قاعده در مورد آن دو نفر..
زمانی که «خطاء» تکرار شد اما عمدهی شاخصههای انقلابی برقرار است، در این صورت آن شخصیتشناخته شده، جایگاه رهبری و مدیریت جریانی را از دست میدهد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزدرسا»، محمد علی خسروی، استاد حوزه علمیه یزد در یادداشتی نوشت: تبارشناسی و جریانشناسی سیاسی هم همانند هر علم دیگری، دارای قوانین علمیِ قطعی و یقینی است. در واقع معیارها و قوانین معرفتی سیاسی، قابلیت راستیآزمایی و صحتسنجی دارند و اینگونه نیست که گفته شود چون در عالم سیاست، فراز و فرودها بسیار سریع و به حسب ظاهر غیر قابل پیشبینی است، پس دیگر هیچ معیار علمی و منطقی برای خطکشیهای سیاسی نداریم!
اصولاً؛ بصیرت سیاسی، دقیقاً برای همچون ایامی است که گرد و خاکِ ذینفعان دنیای سیاست، شدید میشود و افق دید سیاسی به شدت ضععیف میشود؛ در همچون مواقعی در مسیر سیاست، تابلوهای نصب شده است که یک راننده جاده سیاست، میتواند مسیر را پیدا کند و از جاده، زاویه پیدا نکند. در میان جریانات انقلابی و متدین، هر از گاهی اختلافات فکری و رفتاری اتفاق میافتد که برای جریان حق، هزینهها و البته در مواردی نیز، دستاوردهایی دارد؛ به عبارت دیگر، گاهی ممکن است یک انقلابی در مسیر، دچار خطای فکری و یا رفتاری شود؛ در چنین مواردی چکار باید کرد؟ قاعده شاخص بصیرتی در این موضوع چه میگوید؟
در پاسخ باید گفت که بستگی دارد که خطا از چه کسی و در چه حدی و به چه تعداد باشد، به صورت طبیعی، یک خطاء و یا حتی چند خطای محدود از یک شخصیت انقلابی معمولی، او را از انقلابیگری ساقط نمیکند، اما اگر خطای ذهنی و یا رفتاری، تکرار شد و امتداد یابد، او مسلماً از دائره انقلابیگری، خارج شده است.
این قاعده، برای اشخاص شاخص (مدیران، اندیشمندان، متنفذان و...) هم جریان دارد اما یک تفاوتی در اینجا هست و آن اینکه این خطاء در بزرگان، هر چند آنها را از جریان انقلابی، خارج نمیکند اما مسلماً آنها را از مرجعیت و رهبری فکری و جریانی، ساقط میکند؛ در واقع، زمانی که « خطاء» تکرار شد اما عمدهی شاخصههای انقلابی برقرار است، در این صورت آن شخصیت شناخته شده، جایگاه رهبری و مدیریت جریانی را از دست میدهد، هر چند هنوز انقلابی است.
بنابراین در مورد، خطای چند نفر از انقلابیون شناخته شده در این ایام، باید گفت که آنها هر دو انقلابیاند اما دیگر آن جایگاه سابق را ندارند؛ آنها دیگر نمیتوانند گُلزنان خوبی برای جریان انقلابی باشند اما میتوانند مدافعان خوبی باشند و شاید لازم باشد که به عنوان ذخیره بر روی نیمکت بشینند، در واقع آنها تنها از اولویت خارج میشوند و نه از اصل جریان.
این واقعیت در موارد زیادی، در آراء مردم انقلابی ایران اسلامی، خودش را نشان میدهد؛ وقتی که مردم در هر صورت به افراد انقلابی، رأی میدهند اما به برخی از آنها دیگر اولویت نمیدهند.