
دو چیز خیلی سر و صدا میکند:
یکی پول خرد و دیگر خردهمعلومات
با وجود ادعاهای نادرست درباره نقش آب انتقالی در توسعه یزد، شواهد تاریخی و عملکرد مردمان این استان نشان میدهد که پیشرفت آن ریشه در تلاش، قناعت و بهرهوری داخلی دارد، نه در یک خط لوله انتقال آب.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزدرسا»، محمد زادهرحمانی، عضو هیاتمدیره جمعیت واقفین سبز استان یزد در یادداشتی نوشت:
جمله معروفی است که میگوید سر و صدای افرادی که اطلاعات آنها کم هست همانند صدای پول خرد در جیب کت و شلوار، بسیار زیادتر از افراد مطلع و صاحبنظر و اسکناسهای با رقم بالا و گرانقیمت هست.
اخیراً فردی که میگویند مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی ایران است به پرورش ماهی اوزونبرون و تولید خاویار در یزد با آب انتقالی از حوزه زایندهرود اشاره کرده و جالبتر این که تمام توسعه صنعتی یزد را به دوران پس از انتقال این آب ربط داده است.
آقای به اصطلاح دانشمند!
ابتدا در جریان باشید پرورش این نوع ماهی که به آن اشاره کردهاید در حاشیه رودخانه شور بافق انجام میشود و اصلاً اسم پروژه پرورش ماهی خاویاری و همچنین تیلاپیا تحت عنوان “پروژه پرورش آبزیان در آبهای شور داخلی” است که از دهههای گذشته به صورت تحقیقاتی و در دهه اخیر به صورت تجاری در استانهای یزد، سمنان و قم انجام میشود و با این حساب و بنا به گفتههای شما، سمنانیها و قمیها هم احتمالاً انشعابی از کوهرنگ گرفته به عمق استان خود برده و در آنجا، آب شیرین را شور کرده تا بتوانند ماهیهای سازگار با آب شور را پرورش دهند!!
و اما نکته دوم این که در اسناد بالادستی توسعه و همچنین در متون جامعهشناسی و تاریخی آمده است: یزدیها مردمانی جستجوگر، پردازشگر و آبادگر هستند و در هر جای کشور ایران و بلکه فراتر از آن، در فلات ایران هم که دقت کنید نقش یزدیها در توسعه و آبادانی آنجا مشهود است و در همین دوران معاصر، جنوب کرمان، سواحل مکران و شهرستان نوبنیاد خاش، خوزستان، کرج، تهران و … محل زحمت، نوآوری و پدیدآوری یزدیهای مهاجر بوده و کارخانجات تولید لوازمخانگی، تولید مصالح ساختمانی و صنایع غذایی بزرگ در اغلب نقاط کشور توسط کارآفرینان یزدی ایجاد شده است.
در زمانی که جاده ابریشم رونق داشت، در یزد هم ابریشم تولید، هم فراوری و هم بافته میشد و به دربار امپراتور چین و بلاد فرنگ صادر میشد. در دوران صفویه، اصفهان، یزد و بندرعباس به سه قطب تولیدی و تجاری تبدیل شده بودند که در دوران قاجاریه، کرمان و بوشهر هم به آنها افزوده شده و تقریباً از ۱۰۰ سال پیش بود که کارخانجات جدید و صنعتی یزد، یکییکی ساخته شده و در کنار تجارت، تولید انبوه کالاها هم در یزد شروع گردید و امروز که این مطلب را مینویسم نزدیک به ۹۷۰ رقم کالا و محصول در یزد با بهرهوری از منابع آب داخل استانی و بازچرخانی آن تولید و در سالهای گذشته که رشد اقتصادی کشور نزدیک به صفر و بعضاً منفی بوده است، رشد اقتصادی در استانهایی مانند یزد و آذربایجان شرقی همواره مثبت و به ۵ و نیم درصد رسیده و نرخ مشارکت اقتصادی مردمان آن همواره جزو بالاترینها در کشور است و بار ایجاد اشتغال چند استان دیگر را هم به دوش میکشد.
لذا ربطدادن توسعه صنعتی و کشاورزی کم آبخواه یک استان اصیل و ریشهدار با مردمی قناعتگر و زحمتکش به یک خط لوله آب انتقالی که فقط ۲۷ سال پیش از حوزه کوهرنگ و سرچشمههای کارون در زردکوه بختیاری (نه اصفهان و زایندهرود) اجرا گردیده تا قسمتی از آب شرب مورد نیاز ساکنین آن را تأمین کند هم عوامفریبی و هم اجحاف بوده و ای کاش بهجای مصرف آب نشئتگرفته از حوزه کوهرنگ توسط صنایع فولادی پرآبخواه و کشاورزیهای غرقابی و سنتی در محدوده اصفهان، اجازه داده میشد این آب به باتلاق گاوخونی در شرق اصفهان و شمال غرب یزد برسد تا هم مردم شرق اصفهان از آن بهرهمند و همسفرههای زیرزمینی نیمه جنوبی استان یزد همانند سدهها و میلیونها سال پیش تغذیه گردد و اصلاً نیازی به این خط لوله پر هزینه نبود که پول اجرای آن را شهروندان یزدی روی قبوض آب پرداخته؛ اما حالا همه در مسیر عبور آن، انشعاب میگیرند و استفاده میکنند؛ ولی بهجای سپاسگزاری با کوچکترین اختلاف داخلی بین مردم و مسئولین محلی، قهرکردن پسر از پدر و دعوای زن و شوهری به جان این لوله آب افتاده و تعرض میکنند.
انتهای خبر/