حالت تاریک
پنج‌شنبه, 29 شهریور 1403
یادداشت؛

آیا مدارا ما را خوشبخت می‌کند؟

آیا مدارا ما را خوشبخت می‌کند؟

اینکه خداوند مدارا با مردم را گذاشته است کنار واجبی مثل نماز، یعنی مساله مدارا در زندگی حاشیه‌ای، جنبی و جزئی نیست.

به گزارش یزدرسا؛ راضیه ابراهیمی: «پروردگارم، همان‌گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است». این جملات، از مهربان‌ترین پیامبر عالم است، همانی که به قول مرحوم حاج اسماعیل دولابی وقتی صلواتی بلند بر او فرستاده می‌شود انگار همه چین‌های جسم و روح را باز می‌کند. حالا اینکه خداوند مدارا کردن با مردم را گذاشته کنار واجبی مثل نماز، یعنی مساله مدارا کردن حاشیه‌ای، جنبی و جزئی نیست، مساله‌ای مهم است. آن قدر که جمله‌های ویترینی مثل «من اعصابم ضعیف است» و یا « آستانه تحمل من پایین است» که امروزه قرقره دهان‌ها شده است دلیلی برای رفع این تکلیف نمی‌شود.

چرا باید اهل مدارا باشیم؟!

طبیعی‌ است که گاهی افرادی در مقابل ما قرار می‌گیرند که با ما ناسازگاری‌هایی دارند. در یک جامعه همه انسان‌ها با یکدیگر، هم‌فکر و هم‌عقیده و هم‌سلیقه نیستند و اینجاست که رفق و مدارا معنا پیدا می‌کند تا زمینه اصلاح‌گری را فراهم کند.

«در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است که جبرئیل نزد پیامبر آمد و گفت: ای محمد! پروردگارت تو را سلام می‌رساند و می‌فرماید: با بندگانم مدارا کن. خدا مردم را مختلف آفریده است. مشخصات فردی و مشخصات روحی هیچ دو نفری مثل هم نیستند. تا جایی که گفته‌اند هیچ دو نفری خطوط سر انگشتشان مثل هم نیست یا از طریق مردمک چشم می‌توان هویت شخصی را با دیگری تمایز داد. خب این اختلافات را باید پذیرفت، وقتی اختلاف را می‌پذیریم بحث تعامل پیش می‌آید با آن کسی که کنار من قرار می‌گیرد در محل کار، در خانه، در خیابان و حداقلش در بعضی از سلیقه‌ها با من تفاوت دارد. من مجبورم بعضی مواقع خلاف میلم زندگی کنم چون مجبورم کنار دیگری باشم و او با من اختلافاتی دارد. در واقع همین جاست که بحث مدارا پیش می‌آید. مدارا یعنی با کسی که با من جور نیست کنار بیایم. اگر همه چیز شخص مقابل، موافق میل من بود و آدم متعارفی بود که دیگر به این مدارا گفته نمی‌شود.

اگر بخواهیم مدارا را به تعبیر روان خودمان ترجمه کنیم می‌توانیم بگوییم مثلا با او بساز ، با او کنار بیا، با اغماض بعضی از موارد را از او چشم‌پوشی کن. توجه کنید که همین مدارا کردن و کنار آمدن و ساختن با ناملایماتی که در افراد دیگر هست در روایتی از پیامبر به عنوان نصف ایمان معرفی شده است.( الکافی۲/۱۱۷/۵) و در روایتی دیگر از امام علی علیه‌السلام هست که میوه‌ عقل و خرد مدارا کردن با مردم هست( غررالحکم۴۶۲۹). یعنی اگر می‌خواهی ببینی کسی دارای عقل هست یا نه و ببینی قوه‌ عقلش را به کار گرفته یا نه ببین چقدر اهل مدارای با دیگران هست. نوعی از مدارا هست ‌که به مراتب سخت‌تر هم هست، مدارای با دشمن. اما همین مدارای با دشمنان دین خدا، در روایتی از پیامبر یکی از دلایل برتری پیامبران بر مردم عنوان شده است( بحارالانوار ۷۵/۴۰۱/۴۲). یعنی یک عده‌ای هستند که علاوه بر اینکه با هم اختلاف سلیقه و رای و نظر دارند، دشمنی می‌کنند، آزار می‌دهند، کار شکنی می‌کنند. اینجا باید انسان یک سپری بر دارد که ضربات دشمن به او اثر نکند، یکی از این سپرها مدارا کردن هست. این را می‌توان خُرد کرد در ارتباط زن و شوهر، ارتباط خواهر و برادر، ارتباط کار فرما و کارگر و ارتباط افراد جامعه با یکدیگر.»

مدارا کردن نوعی صدقه است

در تعبیری ظریف، پیامبرمان مدارا کردن با مردم را صدقه می‌دانند. (مُداراه الناس صدقه،نهج الفصاحه.کافی، ج ۲ ص ۱۱۷) یعنی همان‌طور که صدقه از انسان دفع بلا می‌کند، مدارا کردن هم به نوعی این کارکرد را دارد.

«مجموعه روایت‌هایی هست که برخی از فواید مدارا کردن با مردم را بیان کرده‌اند. مثلا‌ در روایتی هست که یکی از راه‌های برادری مردم و اینکه مردم به شما در زندگی کمک کنند و بتوانی از این‌ها بهره ببری این است که با آنها مدارا کنی. یعنی انسان میوه این مدارا کردن را هم در زندگی خودش می‌چیند، با آن مواجه می‌شود و چه بهره‌ها می‌برد انسان وقتی که زود با مردم شاخ به شاخ نشود، پنجه در پنجه نخواهد جوابشان را بدهد، نخواهد به اصطلاح رویشان را کم کند.

طبق روایتی دیگر از امام علی ( غررالحکم ۵۱۲۸) اگر با مردم مدارا کنیم از گزندهایشان در امنیت هستیم، دیگر نیش نمی‌زنند به ما، کاری ندارند به ما. بنابراین اگر مثلا انسان بخواهد دشمنانش را کم کند، مدارا کردن هم یکی از راه‌هایش هست.»

انتهای پیام/

 

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از