
سالروز درگذشت مهدی آذریزدی؛
بزرگمردی که قصه را با تربیت پیوند زد
۱۸ تیر، یادآور مردی است که از دل سختیها برخاست و با زبان قصه، کودکان را با فرهنگ و اخلاق آشنا کرد. این روز، فرصتی برای تأمل دوباره بر نقش بنیادین ادبیات در تربیت نسل آینده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزد رسا»، ۱۸ تیرماه، سالروز درگذشت زندهیاد مهدی آذریزدی، نویسندهای است که نامش با خاطرات کودکی میلیونها ایرانی گره خورده و از سال ۱۳۹۱، این روز به پاس خدمات او به عنوان «روز ملی ادبیات کودک و نوجوان» در تقویم رسمی کشور ثبت شده است.
در این روز، ضمن بزرگداشت مقام این چهره فرهنگی، اهمیت ادبیات کودک به عنوان ابزاری بنیادین در تربیت، هویتسازی و انتقال فرهنگ ملی و دینی به نسل آینده، مورد توجه ویژه قرار میگیرد.
مهدی آذریزدی؛ از صحافی تا صدر ادبیات کودک ایران
مهدی آذریزدی در سال ۱۳۰۰ در محله خرمشاه یزد، در خانوادهای سادهزیست و بیسواد به دنیا آمد. او هرگز تحصیلات رسمی نداشت، اما با تلاش فردی، خواندن و نوشتن را آموخت و سپس از طریق مطالعه مداوم آثار کلاسیک فارسی، خود را به یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان ادبیات کودک در تاریخ معاصر بدل ساخت.
او کارش را در چاپخانه و صحافی آغاز کرد. همین مجاورت با کتاب، فرصت بینظیری برای آشنایی با گنجینههای ادبیات کلاسیک ایرانی فراهم آورد. در این بستر، جرقهای در ذهن او شکل گرفت: چرا کودکان نباید از مفاهیم ارزشمند متون کهن بهرهمند شوند؟
پاسخ او، خلق مجموعه داستانی ماندگار بود که در تاریخ نشر ایران بیبدیل است.
«قصههای خوب برای بچههای خوب»؛ معماری یک هویت فرهنگی
نقطه عطف زندگی ادبی آذریزدی، نگارش مجموعه معروف «قصههای خوب برای بچههای خوب» است؛ اثری که با بازنویسی متون کهن فارسی همچون کلیله و دمنه، مرزباننامه، مثنوی معنوی، سندبادنامه، قرآن کریم و حکایات دینی، آنها را با زبان و بیانی کودکپسند در اختیار نسل جدید قرار داد.
این آثار نه صرفاً سرگرمکننده، بلکه تربیتی، اخلاقی و فرهنگساز بودند. او موفق شد ادبیات کهن را با زبان کودکانه آشتی دهد؛ امری که پیش از او کمتر کسی به آن اندیشیده بود.
این مجموعه، علاوه بر موفقیتهای داخلی، در سطح جهانی نیز تحسین شد و در سال ۱۹۶۶ از سوی یونسکو مورد تقدیر قرار گرفت.
نگاهی انسانی، زبانی صمیمی، نثری سالم
آنچه آثار آذریزدی را برجسته و ماندگار کرده، نه صرفاً موضوعات، بلکه سادگی و سلامت زبان اوست. او هیچگاه کودک را دستکم نگرفت، بلکه با نگاهی انسانی و ادبی، مفاهیم بلند اخلاقی را با زبان ساده و صمیمی به ذهن و دل کودک نشاند.
او در یکی از مصاحبههای خود گفته بود: «من هرچه نوشتم برای رضای خدا بود. برای اینکه بچهها با کتاب دوست شوند، نه با چیزهای دیگر. اگر امروز دوباره زاده شوم، باز همین راه را میروم.»
ادبیات کودک، زیرساخت تربیت یک ملت
اهمیت ادبیات کودک، صرفاً در سرگرمسازی یا پرکردن اوقات فراغت کودکان خلاصه نمیشود. این حوزه، بستر تربیت فکری، شناخت هویت ملی، پرورش تخیل، تقویت زبان و ترویج ارزشهای فرهنگی و دینی است.
در جهان امروز، کشورهای توسعهیافته سرمایهگذاری وسیعی در حوزه نشر کودک، روانشناسی رشد و آموزش غیرمستقیم از طریق داستانپردازی دارند. ادبیات کودک، در واقع، زبان تربیتی آیندهسازان یک کشور است.
مهدی آذریزدی، بیآنکه در محافل دانشگاهی یا سیاستگذاری حضور داشته باشد، با قلمی متعهد و بینشی عمیق، این رسالت را به شایستهترین وجه ممکن انجام داد.
روزی برای یادآوری یک مسئولیت ملی
با نامگذاری ۱۸ تیر به عنوان «روز ملی ادبیات کودک و نوجوان»، یک مطالبه عمومی نیز مطرح است: چه اندازه به رشد کیفی ادبیات کودک توجه کردهایم؟ تا چه حد آثار نویسندگان و تصویرگران این حوزه را حمایت و به نسل جدید معرفی کردهایم؟ و آیا زیرساختهای مناسب برای پرورش مخاطب کودک و نوجوان را در سطح مدارس، رسانهها و نهادهای فرهنگی فراهم آوردهایم؟
تا جایی که اطلاع داریم هنوز برنامههای رسمی برای گرامیداشت این روز از سوی نهادهای فرهنگی استان یزد اعلام نشده، اما همین نبودِ برنامهریزی، تلنگری برای توجه بیشتر و دقیقتر به این حوزه راهبردی است.
یک عمر نوشتن، بیادعا و بیتعلق
مهدی آذریزدی، هیچگاه ازدواج نکرد و عمر خود را وقف کتاب کرد. از مال و شهرت گریزان بود. آذر یزدی تا جوانی در یزد زندگی میکرد و در نهایت برای کار در چاپخانهای به تهران نقل مکان کرد و تمام عمر، با کمترین امکانات، به نوشتن برای کودکان پرداخت.
او در ۱۸ تیر ۱۳۸۸، در ۸۷ سالگی درگذشت. پیکرش در آرامگاه خرمشاه واقع در بلوار شهید باهنر شهریزد به خاک سپرده شد و خیابانی در همین محل به نام آذریزدی افتتاح شد که به تندیس او مزین شد؛ نام و اثر مهدی آذر یزدی، هنوز در قلب کودکان دیروز و والدین امروز زنده است.
راهی که باید ادامه یابد
ادبیات کودک امروز، با چالشهایی مانند هجوم محتوای دیجیتال، ضعف در تصویرگری حرفهای، گرایش به ترجمه و کمبود حمایتهای ساختاری از نویسندگان رو به روست. در چنین شرایطی، بازگشت به الگوی نویسندهای همچون آذریزدی، نه تنها ادای احترام، بلکه ضرورتی تربیتی و فرهنگی است.
او نشان داد نوشتن برای کودک، جدیترین کار فرهنگی است؛ نه کاری ساده، که نیازمند دانش، اخلاق، تعهد و عشق است.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!