یادداشت:
حوزه فرهنگی بهانه ناآرامی سال گذشته شد

فرهنگ و حوزههای فرهنگی یکی از بهانههای آشوب برای تحقق مخالفت با جمهوری اسلامی بود.
به گزارش پایگاه خبری «یزدرسا»، مهدی کاظمی*؛ دشمن دیگر بعد از سال ۸۸ روی مطالبات سیاسی و آشوبی که بنمایه آن سیاسی باشد، متمرکز نمیشود، زیرا امکان و زمینه آن وجود نداشت.
اتفاقی که افتاد در دوران آقای روحانی و بعد از اینکه اتفاقات اقتصادی رقم خورد، مطالبات و آشوبهای اقتصادی پشت سر آن به وجود آمد، اما آشوبهایی که بر مبنای اقتصاد باشد، در حال حاضر چند مشکل را برای طرف مقابل رقم میزند و آنها همانطور که روی آشوبهای سیاسی نمیتوانند برنامهریزی کنند، بر روی آشوبهای اقتصادی نیز نمیتوانند سرمایهگذاری کنند.
نکته اول این است که وضعیت نامعلوم بعد از آشوب، مطالبات اقتصادی را از سمت آشوب دور میکند به این جهت که معلوم نیست پس از آشوب در کشور چه اتفاقی می افتد، چه کماکان جمهوری اسلامی باشد و چه نباشد، بنابراین طبیعی است که ناآرامیهای اقتصادی خیلی کشش نداشته باشد و مانند آبان ۹۸ در حد چند روز طول میکشد و سپس تمام میشود.
دلیل دوم اینکه به هر حال در دولت جدید، اصلاحات اقتصادی انجام شد و ما یک نوع آرامش نسبی اقتصاد را در بازار میبینیم که این امر برای کسانی که در بازار فعالیت میکنند، مفهوم مهمی دارد و به این معناست که ادامه این میتواند به رشد اقتصادی منجر شود، پس طبیعی است که مجدد امید را برگرداند، قاعدتاً افراد با آشوبهای اقتصادی همراهی نمیکنند زیرا امیدوارند که در یک بازه ۳ یا ۴ ساله یک اتفاقی رخ دهد؛ میخواهم عرض کنم که حوزههای اقتصادی و سیاسی دیگر کشش دعوا و آشوب ندارند.
به عنوان مثال الان برخی از چهرههای فرهنگی و ورزشی با تطمیع و تهدید یا با اعتقادات خودشان، با دشمنان همراه شدند ولی در مطالبه اقتصادی اگر کسی هم بخواهد همراهی کند، با عقل جور در نمیآید که «بی آر تی» آتش بزند.
اما در حوزه فرهنگ چند مسئله جدی وجود دارد، اولین و مهمترین مسئله این است که یک هسته سخت فرهنگی برای طرف مقابل شکل گرفته بود که این در حوزه اقتصاد و سیاست وجود نداشت، اگر ما اوایل انقلاب و قبل از انقلاب برگردیم، یک سری افراد بودند که کشته مرده حزب توده بودند ولی الان به دلایل مختلف این مسئله وجود ندارد؛ این هسته سخت در حوزه فرهنگ برای طرف مقابل شکل گرفت بنابراین فرهنگ و حوزههای فرهنگی یکی از بهانههای آشوب برای تحقق مخالفت با جمهوری اسلامی بود.
مسئله دیگر این است که هسته سخت فرهنگی، به واسطه سیطره بر فضای مجازی حاضر به هزینه دادن است زیرا مرتب آن زندگی مطلوب برایش بازسازی میشود و این حاضر به هزینه دادن است؛ آدمها در آشوب در حوزه اقتصادی قاعدتاً به دلیل ترس از نتیجه همراهی نمیکنند ولی در حوزه فرهنگی اینگونه نیست و وقتی هسته سخت شکل میگیرد، آدمها حاضرند برای تحقق آن فرهنگ هزینه دهند زیرا آن فرهنگ تبدیل به یک زندگی مطلوب و آرمان شده است؛ جنس فرهنگی این گونه است که ولو اینکه عاری از مولفههای دینی باشد، اگر هسته سخت برای فرهنگ شکل بگیرد، آدمها حاضرند برای آن هزینه دهند.
این هسته سخت در حوزه فرهنگی حاضر به هزینه دادن است و به همین خاطر نمیتوان آن را به راحتی از میدان به در کرد ولو این که سنشان پایین باشد.
نکته بعدی این است که حجاب یک نماد اسلامی است و بیحجابی یک نماد فرهنگی برای آن هسته سخت طیف مقابل، لذا بیشتر حاضر بود برایش هزینه دهد و اتفاقات بیشتر به سمت حجاب متمرکز شد.
هسته سختی که در حوزه فرهنگی برای طرف مقابل شکل گرفته، با کار فرهنگی قابل هدایت نیست و برای این هسته مطابق ادبیات قرآنی که ما داریم، باید سیاستهای دیگری اعمال شود.
بنابراین با توجه به گذر از این ناآارمی و فتنه و ناکام ماندن دشمن در نقشه شوم خود، از هم باید به این نکته توجه کرد که ما باید همچنان بر مسائل فرهنگی و فرهنگ با تمکر بیشتری کار کنیم و خلاءهای موجود را با اقدامی جهادی پر کنیم تا دشمن دیگر نتواند نسل جدید ما را با اهداف خود همسو و همگام کند.
* مهدی کاظمی_فعال سیاسی
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!