چراغ راه؛
گام برداشتن در مسیر الهی توکل میخواهد

برای اینکه در مسیر الهی به درستی گام برداریم و از مسیر منحرف نشویم باید توکل داشت.
به گزارش پایگاه خبری «یزدرسا»، شهید علی پرنیان ۲۸ اردیبهشت ۱۳۴۵ در شهرستان یزد به دنیا آمد و دانشآموز اول متوسطه در رشته فرهنگ و ادب بود. پدرش محمد ابزار فروش بود و مادرش خدیجه نام داشت. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با سمت مربی آموزش نظامی راهی جبهههای حق علیه باطل شد. سرانجام ۲۲ مهر ۱۳۶۲ در سنندج توسط گروههای ضد انقلاب بر اثر شکنجه و مثله شدن بدن به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای خلدبرین یزد به خاک سپرده شد.
بخشی از وصیتنامه این شهید والامقام را در یزدرسا بخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم. الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ. » قرآن کریم
به نام خداوند بزرگ با سلام و درود بیکران بر مهدی (عج) و بر نایب بر حق او حضرت امام خمینی و با درود بر شهیدان راه خدا از هابیل گرفته تا شهدای کربلا و از شهدای کربلا تا شهدای ایران و جنگ تحمیلی و...
خدایا تو شاهد باش که من در این راه آگاهانه قدم برداشتم و خوب میدانستم که به کجا میروم و به کجا خواهم رسید. خدایا تو را شاهد میگیرم که من هدفم، یادم، راهم تو بود و آرزویم دیدن مهدی عزیز و شهادت در راه تو.
اگر انسان قرار باشد که در آخر مال خود را رها کند و برود پس چه بهتر که این مال در راه خدا انفاق شود. اگر انسان بنا باشد که بمیرد پس چه بهتر که این مردن هم در راه خدا باشد و در راه خدا آگاهانه جان به کف نهد و به لقاءالله بپیوند. مادرمای کاش میتوانستم بیایم و بر دستهای پینه بسته تو و پدرم که برای من زحمت کشیدهاید بوسه میزدم و به کمک و یاری شما میآمدم اما ببخش که نمیتوانم، امروز در کشاکش حملاتمان خدا مرا میطلبد و از تو جدا میشوم. اما بدان که فردا در کنار حوض کوثر با رفقا دیدار خواهیم داشت.
ای خواهرانم من امروز در جبهههای نبرد به جای مدرسه در حال آموختن هستم و تا به حال بیش از کتب مدرسه چیز یاد گرفتهام. از تاریخ شیر مردان و رشیدان از تاریخ امام خمینی و تاریخ امامان عالی مقام دیگرمان و ما بار دیگر تاریخ را تکرار نمودیم. برادرم بیا ببین که این رزمندگان چه زیباست میآیند و چه زیبا میجنگند و چه زیبا به سوی خالقشان پر میکشند و به سوی ملکوت اعلا میروند.
مادرم میدانم که برای تو سخت است از دست دادن یک جوان را اما وقتی که به یاد من میافتی از تو تمنا میکنم که گریه نکن که دشمن شاد شود و فقط کلام قرآن «انا لله و انا الیه راجعون. » را به یادآور و بر زبان جاری کن. پدرامیدوارم که برای تو زمان سخت نگذرد و خدا را شکر کنی که همچنین افتخاری نصیب شما شده است از تو و مادرم خواهش میکنم که از تمام خویشان و دوستان و آشنایان حلال بودی نماید.
خواهرانم هرچه شما کردید حجاب خود را حفظ کنید و نمازهایتان را سبک نشمارید. برادرانم تو هم هر چه کردی درسهایت را بخوان و اگر برایت امکان داشت سه وعده به مسجد برود و از خدا غافل مشو و تا آنجا که توان داری به پدرت کمک کن از قرآن بخوانید و به آن عمل کنید و هرچه شما کردید امام و جمهوری اسلامی را.
والسلام علیکم و رحمة لله و برکاته
انتهای پیام/