حالت تاریک
یکشنبه, 18 شهریور 1403
چراغ راه؛

آینده به دست دانش‌آموزان است

آینده به دست دانش‌آموزان است

شهید محمدصادق مداح زاده ۱۴ مهر ۱۳۴۵ در شهرستان یزد به دنیا آمد و سرانجام ۱۸ فروردین ۱۳۶۶ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پاها به شهادت رسید.

به گزارش《یزدرسا، شهید محمدصادق مداح زاده ۱۴ مهر ۱۳۴۵ در شهرستان یزد به دنیا آمد و تا پایان چهارم متوسطه در رشته تجربی تحصیل کرد. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با سمت بی سیم چی راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام ۱۸ فروردین ۱۳۶۶ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پاها به شهادت رسید.

 

در بخشی از وصیت‌نامه این شهید والامقام آمده است:

 

 

اکنون آن زمانى که من از خیلی‌وقت‌پیش انتظارش را مى‌کشیدم خیلى نزدیک شده است و زمانه آن حتى از تعداد انگشتان یک‌دست هم کمتراست. امیدوارم که خداوند توفیق عنایت فرماید آن‌چنان که رضایت او هست انجام‌وظیفه کنم و در این راه اگر به فیض شهادت رسیدم زهى سعادت چون شهادت سعادت است و شهید سعید چه نعمتى بالاتر از اینکه انسان معبود خود را ملاقات کند و نزد خداوند متعال روزى می‌خورد. «گمان مبرید کسانى که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند؛ بلکه زنده هستند و نزد پروردگارشان روزى مى‌خورند.» (قرآن کریم)

اى شهداى عزیز بدانید که ما همان راهى که شما رفته‌اید انتخاب نموده‌ایم و در این راه پذیراى همه‌گونه مشکلى هستیم بدانید که ما آنچه در توان داشتیم در راه رسیدن به اهداف مقدسه اسلام

بکار گرفتیم و ما حجت را از گردن خود برداشته‌ایم و تصمیم‌گیرى با آیندگان است و ما در انتظاریم ببینیم آنها چه مى‌کنند و در این چند لحظه‌اى که باقی‌مانده است چندسطری را براى خانواده عزیزم وامت اسلامى مى‌نویسم.

اى پدر و مادر و برادر عزیزم امیدوارم که سلام گرمم را که از اعماق قلبم سرچشمه می‌گیرد و از سرزمین‌های نور علیه ظلمت پروازکنان به‌سوی شما مى‌آید این دم آخر پذیرا باشید و بدانید که اکنون هم من و هم شما مورد امتحان قرار گرفته‌ایم من در میدان نبرد دشمن خارجى شما در نبرد با دشمنان داخلى، امیدوارم که در نبودن من شما احساس هیچ‌گونه کمبودى نکنید و تنها کارى را که انجام می‌دهید این است که صبر و استقامت را پیشه خود سازید که خدا مى‌فرماید: «به‌درستی که خدا با صابران است.» و نگذارید که دشمن از رفتن ما احساس خوشحالى کند.

و سخنى که با شما دارم این است که مرا حلال کنید؛ چون در این مدت عمرم خیلى براى من زحمت کشیده‌اید و من نتوانستم از زحمت شما قدردانى کنم و تو اى مادر عزیزم اى کسى که بعد از خداى بزرگ مهربان‌ترین مهربانانى امیدوارم مرا حلال کنى و از من راضى باشى.

و اى ملت عزیز و شهیدپرور قهرمان و همیشه در صحنه یزد هرچه شما کردید و جبهه‌ها لحظات خیلى سرنوشت‌ساز و حساس هستند مبادا یک‌لحظه جبهه را فراموش کنید و جلو فرزندانتان را از جبهه بگیرید شما مسئولید و باید جواب دهید و همان‌طور که با کمک‌های خود جبهه را یارى نموده‌اید.

 

 

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از