
بررسی میشود؛
سوریه در گرداب بیاعتمادی به حاکمان جدید
پس از سقوط دولت بشار اسد، سوریه با بحران عمیق بیاعتمادی به حاکمان جدید روبروست و بازیگران مختلف منطقهای و جهانی اکنون در تلاشند تا در قالب نظم جدید، نفوذ خود را تثبیت کنند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «یزدرسا»، سقوط دولت بشار اسد در تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۲۴، بهمانند زلزله در ساختار سیاسی سوریه و منافع منطقهای طنینانداز شد. این سقوط اعلام یک پایان تلخ بود، اما همزمان سؤالات بیشمار و نگرانیهای عمیقی را درباره آینده سوریه و منطقه به میان آورد. سوریه اکنون در محوری حساس قرار گرفته است؛ سرزمینی که تاریخی گسترده و همزیستی دیرینه ادیان و مذاهب مختلف را در خود جای داده و همواره در صدر تحولات جهان اسلام بوده است، بهنظر میرسد پس از فروپاشی قدرت مرکزی، در برابر خطراتی بزرگ قرار دارد.
تحولات جدید سوریه، نهتنها داخلی بلکه بر منطقه و جهان اسلام نیز تأثیراتی شگرف خواهد گذاشت؛ از یک سو نیروهای تکفیری مانند هیأت تحریر الشام تلاش دارند رویکرد افراطی خود را در این کشور پیاده کنند و از سوی دیگر، ائتلافی از بازیگران محلی و بینالمللی همچنان به دنبال دستیابی به منافع خود در میانه این آشفتگی هستند. در واقع، سوریه پس از اسد میتواند به صحنهای برای تشدید اختلافات فرقهای، سیاسی و قومی بدل شود.
*ریشههای هرج و مرج؛ خلاء قدرت و بیاعتمادی جامعه سوریه
پس از سقوط دولت مرکزی، سوریه در حال حاضر با چالشی جدی از نظر فقدان ثبات قدرت مواجه است؛ رژیمی که بیش از یک دهه بهواسطه اختلافات نظامی و نبردهای داخلی دوام آورد، اکنون جای خود را به گروههایی داده که هر یک با اهداف و رویکردهای متضاد، تلاش دارند جایگاه خود را بهعنوان قدرت جدید تثبیت کنند.
هیأت تحریر الشام، بهعنوان نیروی مسلط کنونی در شمال سوریه، خودش را در موقعیتی میبیند که بهسرعت باید اختلافهای داخلی با سایر گروههای مسلح از جمله ارتش ملی سوریه را کاهش دهد، اما این مسیر نیز بهدلیل رویکرد افراطی سلفی این گروه، بسیار دشوار خواهد بود.
ابومحمد الجولانی، رهبر تحریر الشام، اخیراً اعلام کرده است که سوریه برای برگزاری انتخابات و تشکیل دولت فراگیر دستکم به چهار سال زمان نیاز دارد؛ این سخنان نشاندهنده آن است که حتی حاکمان جدید، چشمانداز روشنی برای اداره امور سوریه در کوتاهمدت ندارند.
در این میان، هنوز نشانههایی از حضور داعش نیز در سراسر مناطق شرقی و جنوب شرقی سوریه وجود دارد؛ این گروه، با استفاده از خلاء قدرت و بیثباتی ناشی از سقوط دولت مرکزی، میتواند به بازسازی نیروهای خود بپردازد و بار دیگر امنیت منطقه را با تهدید مواجه کند.
بر اساس گفتههای بدر جاموس، رئیس کمیته مذاکرهکننده مخالفان سوری، سوریه اکنون بیش از هر زمان دیگری به گفتوگوهای گسترده، تحقق آشتی ملی و سازندگی نیاز دارد؛ اما این گفتهها در تقابل با طبیعت عملگرایانه گروههای سلفی و مسلحی چون تحریر الشام است که رویکردی افراطی داشته و به تشکیل دولت بر اساس ایدئولوژی دینی محدود اصرار دارند.
*تنوع قومی و مذهبی؛ یک بحران اجتماعی ساختاری
سوریه، یکی از متنوعترین جوامع خاورمیانه، با تنوع وسیع قومی و مذهبیاش شناخته میشود؛ این تنوع، در حالت طبیعی، فرصتی برای همزیستی و قدرت ملی تلقی میشود، اما در شرایط فعلی این تنوع به شکافهایی فرقهای و سیاسی عمیقتر منجر شده است.
طی سالهای جنگ داخلی، جامعه سوریه بهدلیل سرکوبهای طولانی مدت رژیم و همچنین نفوذ گروههای افراطی، شاهد گسترش اختلافات مذهبی و قومی شده است؛ اختلافات میان کردها و اعراب، علویان و اهل سنت و حتی مسلمانان و مسیحیان، همه معضلاتی هستند که بهطرز خطرناکی بر آینده سوریه سایه افکنده است.
با قدرت گرفتن گروههای مثل هیأت تحریر الشام که دارای ریشههای سلفی-تکفیری هستند، نگرانیها درباره جایگاه اقلیتها بهشدت افزایش یافته است. ابومحمد الجولانی که زمانی عضوی از القاعده بود، اکنون خود را «مدافع وحدت سوریه» معرفی میکند، اما همین امروز نیز اقلیتها نگران پیامدهای استقرار حکومت بر اساس ایدئولوژیهای جهادی و سلفی هستند.
اکنون سوری ها برای ساختن هویت مشترک جدید، نیاز به اصلاح تعاملات اجتماعی و ایجاد الگویی دارند که بتواند همه مؤلفههای مذهبی، قومی و فرهنگی این کشور را پوشش دهد. این موضوع از اهمیت مضاعفی برخوردار است، بهویژه در دوران پسا اسد که جامعه سوریه دچار پراکندگی و بیاعتمادی عمیقی شده است.
*رقابت بازیگران خارجی بر سر دمشق
یکی از مهمترین ابعاد سقوط دولت اسد، تغییر گسترده در معادلات منطقهای و بینالمللی است؛ سقوط اسد نهتنها سوریه، بلکه کل منطقه را تحت تأثیر قرار داده است و بازیگران مختلف منطقهای و جهانی اکنون در تلاشند تا در قالب نظم جدید، نفوذ خود را تثبیت کنند.
ترکیه: آنکارا که از ابتدا حامی مخالفان اسد بود، اکنون در تلاش است که با حمایت از گروههای مسلح مخالف، ساختار نفوذ خود را در مناطق شمالی سوریه گسترش دهد. جاهطلبیهای ترکیه برای مهار نیروهای کرد و جلوگیری از تشکیل یک نهاد مستقل کردی در مرزهای خود از جمله اهداف کلیدی این کشور است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی: واشنگتن، بهویژه در هماهنگی با رژیم صهیونیستی، بهدنبال پر کردن خلائی است که سقوط اسد در جنوب سوریه به وجود آورده است. حفاظت از جولان و جلوگیری از نفوذ گروههای ضدصهیونیستی در این منطقه، اولویت اول آمریکا و متحدانش خواهد بود.
روسیه: روسیه که طی سالهای گذشته بزرگترین حامی نظامی و سیاسی اسد بود اکنون با سقوط بشار با انعطافپذیری قابلتوجهی تلاش میکند جایگاه خود را حتی در دولت جدید سوریه حفظ کند و حضور نظامی خود در پایگاههای طرطوس و حمیمیم را ادامه دهد.
*پیشرفت یا فاجعه؟ آینده سوریه کدام خواهد بود؟
سوریه امروز نه یک دولت مستقر، بلکه مجموعهای از جناحهای مسلح است که هر یک دیدگاههای متناقضی درباره اداره آینده این کشور دارند. تنوع قومی و مذهبی، دخالتهای خارجی و حضور پررنگ گروههای تکفیری مانند تحریر الشام، باعث شده است آینده سوریه نامشخصتر از همیشه باشد.
اما در میان همه این چالشها، یکصدایی مردم سوریه برای رهایی از بحران و تلاش برای بازسازی کشور میتواند نقطه نوری در دل این تاریکی باشد. سوریه امروز نیازمند گفتگوهای ملی فراگیر، بازسازی هویت مشترک اسلامی و تلاش برای حل بحرانهای اقتصادی و اجتماعی است. دستیابی به این اهداف اما نیازمند حمایت جامعه بینالمللی و بهویژه امت اسلامی از سوریه است.
به امید آنکه سوریه، سرزمین شام، دوباره به آرامش و ثبات بازگردد و نقش تاریخی خود را بهعنوان یکی از سنگرهای وحدت امت اسلامی باز یابد.
منبع: دانا
انتهای خبر/